کافه اندیشه نیکشهر
تلاش برای واکاوی فرهنگ عامه و رشد آگاهی های اجتماعی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 11239
تعداد مطالب : 5
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


بیش از اندازه خوبیم،بیش از اندازه مهربانیم و این مهربانی کار دستمان داده است،صدایمان در برابر بی عدالتی های یکدیگر در نمی آید،چقدر با آرامش سکوت می کنیم. همه سعی مان این است که جایی دیکته ننویسیم تا غلط غلوط نداشته باشیم،آری دیکته نانوشته غلط ندارد. حسی مبهم ما را به سکوت فرا می خواند،چیزی نگو ، چیزی ننویس،حرفی نرن،بی خیال و این بی خیالی ها، ما مکرانی ها را همانی کرده است که امروز هستیم،صدایمان از گلویمان بیرون نمی آید،گویی ناخودآگاه جمعی مان به ما تلقین کرده که خوب بودن در ساکت بودن است!

این سکوت هایمان باعث شده تا از یک راننده تاکسی گرفته تا رییس یک اداره از این نقطه ضعف ما سوء استفاده کنند،گویی در این جهان سوم ما(بهتر است بگویم جهان سی ام)هر کس اندکی قدرت داشته باشد تمام گره(عقده)های روانی خود را بر سر آدم های دیگر خالی می کند.

_راننده تاکسی شهر ما به جای 4 مسافر 5 نفر  را سوار  می کند،به جای 800 تومن 1000 تومن می گیرد،در هوای جهنمی تیر ماه کولر تاکسی را روشن نمی کند و شیشه ها را پایین می  کشد!،باقیمانده پولت را به بهانه نبود پول خورد پس نمی دهد و ما شهروندان متمدن جهان سی ام تشکر کرده و پیاده می شویم با افتخار و حسی سرشار از رضایت سکوت می کنیم،اصلا مگر 500 تومن 1000 تومن ارزش اعتراض دارد؟بع بع کردن و  واق واق کردن کار حیوانات است،انسان متمدن جهان سی ام با فرهنگ تر !!! از ان است که به این چیزهای کوچک اعتراض کند!!!

_کارمند اداره ما،کار ارباب رجوعی را که پنج دقیقه بیشتر طول نمی کشد به پنج روز بعد موکول می کند،چون در آن لحظه حال و حوصله ندارد،ولی ما همچنان صدایمان درنمی آید!

_امان از روزی که آقا معلم با خانمش یا خانم معلم با آقایش دعوا کرده باشد بیچاره دانش آموزان بدجور تاوانش را پس خواهند داد(مگر نه آن است کا دانش آموزان جهان سی ام ما مثلا در شهر پیشرفته نیکشهر هنوز که هنوز است کتک می خورند؟) ولی ما به طور قابل پیش بینی شده ای صدایمان در نمی آید!

_تنها سوپر مارکت محله ما، ماست 2500 تومانی رو 5000تومان می فروشد!!! ولی ما از بس که متمدن هستیم و اهل اعتراض نیستیم همچنان ازش خرید می کنیم و همچنان صدایمان در نمی اید!

اما به راستی تبعات این صدا در نیامدن ها چیست؟

اگر کمی ژرف تر به موضوع بنگریم در میابیم که این سکوت ها همه جا مشابه هم است،سکوت های کم اهمیت تر زمینه روانی ما را برای سکوت های مهم تر فراهم می کند،چون سکوت را در برابر راننده تاکسی تمرین کرده ایم و به خوبی فر ا گرفته ایم در برابر "دنبال نخود سیاه فرستادن های" کارمندیک اداره هم سکوت می کنبم، سکوت برابر است با من برابر است باتو! سکوت برابر است با مظلومیت،سکوت برابر است با جهان سی ام شدن!


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 شهريور 1392برچسب:جهان سی ام,سکوت,جامعه شناسی سکوت,راننده تاکسی,نیکشهر, توسط s.r
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :